شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

به استقبال دومین بهار می رویم

فرشته کوچولوی شیرینم دومین بهار عمر زیبات داره فرا میرسه. روزهای اسفند با تب و تاب و ذوق و شوقِ آغازه بهار، به سرعت سپری میشه و فقط 5 روز دیگه به پایان امسال باقیست. امسال خونه تکونیمون با شیطنتها و کنجکاویهای شما خیلی طولانی و کشدار شد. مثل همیشه بدنبال مامانی بودی و هر چیزی که مرتب میکردم بلافاصله بهم میریختی. پروسه مرتب کردن کمددیواری که فکر کنم به دو هفته رسید! چون هر بار که هر گوشه اش رو بیرون میریختم تا تمیز کنم، هر تکه اش رو باید از یه گوشه خونه جمع میکردم.... روزی که داشتیم شیشه ها و اتاقها رو تمیز میکردیم هم که داستان داشتیم.... تا سرمون رو بر میگردوندیم، شما از پله های نردبون مثل قرقی رفته بودی بالا. میگی نه ، نگاه کن :::: ...
26 اسفند 1392

واکسن 18 ماهگی + نی نی پارتی راستین جون

دختر گلم پنجشنبه هشتم اسفندماه به همراه بابایی برای زدن واکسن ١٨ ماهگیت رفتیم. از قبل می دونستم که واکنشت چه جوریه! به شدت ترسیده بودی و دست و پا میزدی و گریه میکردی. سعی کردم در تمام مدتی که سه چهار نفر همراه بابایی دست و پای کوچولوتو نگه داشته بودن، تا بهت واکسن بزنن،‌ نگاه نکنم. قطره فلج اطفال رو هم مثل همه ی قطره های دیگه ،‌ تف کردی بیرون!!!‌ و با مکافات دوباره بهت دادن. یه واکسن به بازو و یه واکسن رو به رون پات زدن. واکسنی که به پات زدن انگار خیلی دردناک بود. بهم گفتن که روز اول با حوله ای که سرد شده کمپرس سرد بذارم و از روز بعدش کمپرس گرم تا ورم نکنه. برای درد هم هر ٤ ساعت یکبار قطره است...
12 اسفند 1392

18 ماهگیت مبارک نفس مامان

قشنگِ من   18 ماهگیت مبارککککککککککککککک. امروز یه حس خاص دارم. توی ذهنم همیشه برام 18 ماهگی یه جور خاصی بوده. درست مثل شش ماهگی و یکسالگیت. چرا که فکر میکنم دقیقا هر شش ماه یکبار، وارد یک برهه جدید از زندگیت میشی که با قبل، یه عالمه تفاوت داره. بعد از شش ماهگی دیگه اون نوزاد کوچولوی شیرخوره نبودی که بشه یه جا نگهت داشت و با وارد شدن به دنیای رنگارنگ غذاهای مختلف، دریچه ی جدیدی از این دنیای رنگارنگ به روت باز شد. بعد از یکسالگی، با قدمهای کوچک و پرهیجانت به کندو کاو اطراف مشغول شدی و تبدیل شدی به یه دختره کوچولوی نوپای شیطون با یه عالمه شیرین کاری و خرابکاری !!! دیگه از یکسالگیت به بعد مثل آدم بزرگها همه چیز رو متوجه میشی و خیلی...
6 اسفند 1392
1